Homeاخبارنشست علمی «نظریه توحید افعالی در حکمت و فلسفه اسلامی» برگزار شد

نشست علمی «نظریه توحید افعالی در حکمت و فلسفه اسلامی» برگزار شد

نشست علمی بررسی «نظریه توحید افعالی در حکمت و فلسفه اسلامی» روز چهارشنبه ۹ مهر ۱۴۰۴ (اول اکتبر ۲۰۲۵) به میزبانی دانشگاه دوستی ملل روسیه (RUDN) و با مشارکت و حمایت بنیاد ابن‌سینا و سازمان مطالعه و تدوین کتب دانشگاهی در علوم اسلامی و انسانی (سمت) برگزار شد.

در ابتدای این نشست علمی رؤسای بنیاد ابن‌سینا و سازمان سمت آقایان دکتر حمید هادوی مقدم و حجت الاسلام دکتر شهریاری ضمن خوش‌آمدگویی و تقدیر از سخنرانان این نشست طی سخنانی به جنبه های مختلف نظریه توحید افعالی و  اهمیت آن در حکمت و فلسفه اسلامی اشاره کردند.

سخنرانان، عناوین سخنرانی و چکیده مقالات ارائه شده در این نشست به شرح ذیل است:

خانم دکتر ملیحه صابری نجف‌آبادی، دانشیار، رئیس کرسی فلسفه و کلام سازمان سمت: «توحید افعالی از منظر مولوی»
چکیده مقاله: کانون اصلی اندیشۀ مولوی ذات یکتای حق‌تعالی است و باآنکه خدای نامتناهی توصیف‌ناپذیر است اما تجلی صفات آن در همۀ عالم ظهور دارد. جهان آفرینش آینه‌ ایست که جمال حق در آن متجلی است و موجودات عالم هم در ذات و هم در اثر‌بخشی قایم به خدا هستند و از خود هیچ استقلالی ندارند. جهان حادث و هر لحظه به ارادۀ خدای تعالی از فیض الهی مستفیض می‌شود و قوانین هستی از مجرای مشیت الهی در حال جریان است. همۀ قوانین هستی از ماوراء طبیعت فرمان می‌گیرد لذا معجزه؛ دعا؛ جبر و اختیار و مسئله شر در عرصۀ تفکر مولوی قابل تفسیر است. در این مقاله با روش توصیف و تحلیل مطالعات کتابخانه‌ای به جایگاه و تبیین مولوی از توحید افعالی پرداخته‌شده است.

آقای دکتر حمیدرضا خادمی، امور پژوهشی و ارزشیابی سازمان سمت: «توحید افعالی در فلسفه اسلامی: دیدگاه علامه طباطبایی»
چکیده: مقاله حاضر به تبیین «توحید افعالی» به‌مثابه رکنی بنیادین در منظومه حکمت اسلامی با محوریت آراء علامه سید محمدحسین طباطبایی می‌پردازد. توحید افعالی به معنای انحصار فاعلیت حقیقی در خداوند و وابستگی وجودی ممکنات به ذات الهی، از مفاهیم محوری فلسفه اسلامی است. این پژوهش با روش تحلیلی-توصیفی و با استناد به آثار علامه طباطبایی (به‌ویژه المیزان، نهایةالحکمه و رسائل توحیدی)، مبانی هستی‌شناختی توحید افعالی را بر اساس «اصالت وجود» و نظریه «ربط محض ممکنات» بررسی می‌کند. سپس پیامدهای معرفتی، اخلاقی، عرفانی و انسان‌شناختی آن را تحلیل نموده، در بخش تطبیقی، تمایزات دیدگاه علامه را با مکاتب اشاعره، معتزله و حکمت متعالیه صدرایی نشان می‌دهد. یافته‌ها حاکی از آن است که نظریه علامه با جمع‌بندی بین فاعلیت الهی و اختیار انسان در چارچوب «امر بین‌الامرین»، راه‌حلی منسجم در پاسخ به چالش جبر و اختیار ارائه می‌دهد و ظرفیت تفسیر پدیده‌های اخلاقی مانند مسئولیت انسان و مسئله شر را داراست.

پرفسور آقای ن. س. کرابایف، مشاور علمی رئیس دانشگاه رودن، رئیس کرسی تاریخ فلسفه، دکترای علوم فلسفه: «”نور” عقل در آموزه فلسفی ـ کلامی غزالی»
چکیده: در این نوشتار تأکید می‌شود که درست از دورهٔ فلسفهٔ جدید به بعد است که عقلانیت تنها بر منطق صوریِ بیرونی مبتنی شد و از معانی ارزشی و ابعاد انسانی تهی گردید. در حالی‌که هم در فلسفهٔ باستان و هم در فلسفهٔ قرون وسطی، مفهوم «عقل» همچون مجموعه‌ای متشکل از عناصر حسی، استدلالی و اخلاقی در نظر گرفته می‌شد.
نویسنده در نوشتار خود اصول عقلانی‌سازی را در «الهیات فلسفی» امام غزالی (۱۰۵۸–۱۱۱۱) بررسی می‌کند؛ اصولی که بر درک و شناخت «موجود مطلق» به‌مثابه یک کل استوارند ــ مطلقی که واحد، ازلی، ثابت در ذات خویش، قابل تصور و قابل ادراک است، و فراتر از زمان و مکان بشری قرار دارد.  با وجود ناشناختنی بودن «مطلق»، حرکت به سوی آن به‌عنوان حقیقت، در چارچوب تصوری از «انسان کامل» در حوزهٔ معرفت‌شناسی، اخلاق و روان‌شناسی صورت می‌گیرد. در آموزهٔ غزالی دربارهٔ «عقل عملی» وحدتی میان دانش و عمل، منطق و اخلاق، «هست» و «باید» تحقق می‌یابد.  همچنین نشان داده می‌شود که غزالی راه‌حل فیلسوفان مشائیِ شرقی مانند فارابی و ابن‌سینا  را دربارهٔ نسبت میان عقل نظری و عقل عملی، و نیز دربارهٔ حدود صلاحیت عقل در مسائل اخلاق و دین، ناکافی می‌دانست. با وجود تفاوت گفتمان‌های معرفتی در اسلام و مسیحیت و با آن‌که در سنت اسلامی اصطلاح «عرفان» (mysticism) به‌معنای متعارف غربی‌اش وجود ندارد، اما از نظر محتوایی پدیدهٔ عرفان در هر دو سنت فلسفی ـ کلامی اسلامی و مسیحی حضور دارد.

خانم دکتر ر. و. پسخو، پژوهشگر ارشد، رئیس کرسی شرق‌شناسی و آفریقاشناسی، دکترای علوم فلسفه: «راهنمایی معنوی “حارث محاسبی” در کتاب  بدء من أناب إلى الله به عنوان تحقق الهیات «سلبی» در راه رسیدن به توحید راستین»
چکیده: مقاله بر آن است تا با اتکا بر نخستین ترجمه روسی اثر « بدء من أناب إلى الله» نوشته حارث محاسبی، پیش‌نیازهای فلسفی مسیر تزکیه نفس را برجسته سازد که نمایانگر هدف نهایی روح انسانی است. محاسبی در این اثر، مرحله ابتدایی فرآیند پالایش روح را به تفصیل شرح می‌دهد؛ مرحله‌ای که در آن توجه عمدتاً معطوف به مهار طبیعت خودخواهانه نفس اماره است که تابع شر بوده و از این رو نیازمند کنترل و تسلیم‌سازی است. ابزارهای اصلی چنین فرآیندی (شناخت عمیق نفس، «ذکر» مداوم خدا، جهاد با نفس، و آزمونی دقیق و موشکافانه درون‌نگرانه) به درجات مختلف در این متن  بازتاب یافته‌اند، اما محتوای اصلی این اثر، چنان که مشهود است، به توصیف مفصل مبارزه انسان با نفس خود اختصاص یافته است. پیش‌فرض اساسی این روش در حدیث معروف «أفضلُ الجهادِ أن يُجاهدَ الرَّجلُ نَفسَه وهواهُ» بیان شده است. این گزارش در نظر دارد «الهیات سلبی» فلسفی پنهان در اجرای فرآیند تزکیه را که به توحید اصیل می‌انجامد، مورد تأکید قرار دهد.

آقای دکتر ف. ع. نوفال، پژوهشگر انستیتو فلسفه آکادمی علوم روسیه، دکترای علوم فلسفه: «نظریه کسب سامری: داستانی یهودی از یک نظریه اسلامی»
چکیده: اندیشهٔ سامری‌ها، که تا امروز به‌طور کامل مورد پژوهش قرار نگرفته است، در پیوندی نزدیک با علم کلام اسلامی شکل گرفت. متکلمان سامری، نظریهٔ تکامل‌یافتهٔ «فعل» را که بر الگوهای اشعری ـ ماتریدی و معتزلی استوار بود، از کلام اسلامی اقتباس کردند. به‌ویژه، «منجا بن صدقه» و «صدقه بن منجا»، نظریهٔ ماتریدیِ «کسب» اعمالی را که به دست خداوند خلق می‌شود، پذیرفتند؛ در حالی که «ابو الحسن الصوری»، با در نظر گرفتن دستاوردهای معتزله، انسان را خالق حقیقی «افعال» خویش اعلام می‌کرد. در آثار «الغزال الغزی»، هر دو گرایش متافیزیکی متکلمان در پرتو آموزهٔ جبرگرایانهٔ شبستری بازتفسیر شد: «الغزی» تنها فاعل را خداوند متعال دانست و برای انسان، واقعیتِ عمل و اختیار قائل نشد.

آقای دکتر آ. آ. لوکاشف، پژوهشگر ارشد انستیتو فلسفه آکادمی علوم روسیه، دکترای علوم فلسفه: «توحید افعالی در آثار فریدالدین عطار و تفسیر او از مفهوم “جبر” (روش‌های تحلیل کمّی)»
چکیده: این مقاله تلاشی است برای بررسی چگونگی عملکرد واژه «جبر» (به عنوان یکی از واژگان کلیدی نظریه توحید افعالی) در آثار عطار نیشابوری. برای درک این مفهوم در بستر کلی آثار عطار و همچنین در چهارچوب نظریه توحید افعالی، از روش‌های تحلیل کمّی پیکره متنی استفاده شده است. این روش‌ها شامل تکنیک‌های تحلیل بُرداری ـ معناشناختی می‌شود، از جمله:ترسیم یک نمودار موضوعی ـ معناشناختی برای تمامی مجموعه متون در دسترس از عطار، همچنین ترسیم یک شبکه معناشناختی از گنجینه واژگان نظریه توحید افعالی.
بر اساس تحلیل ماتریس همنشینی برای کلیدواژه «جبر»، جملات شاخص انتخاب و در بافت‌ تحلیل واژگان همنشین معناشناختی نزدیک به واژه «جبر» مورد بررسی قرار گرفت.
در نتیجه این پژوهش مشخص شد که در آثار عطار، نظریه توحید افعالی دچار پراکندگی می‌شود و کلمات مرتبط با گنجینه واژگان این نظریه، مانند «جبر»، معنای اصطلاحی یا همان ترمینولوژیک خود را از دست می‌دهند.

مشابه
- Advertisment -spot_img

پربیننده ترین